هنگامی که به قطره باران برخورد می کند، پرتو نور تا حدی منعکس می شود و بخشی از آن منکس می شود. سپس قسمت شکسته شده از طریق قطره می تابد و دوباره به مقدار کمی در “سمت پشت” (سمت رو به ناظر) منعکس می شود. افت، در حالی که بیشتر نور منعکس شده، قطره را تحت انکسار می گذارد و برای ناظر قابل مشاهده نیست. پرتو منعکس شده دوباره قطره را طی می کند و قطره را ترک می کند، همچنین با شکست. این تشعشع که پس از یک انعکاس پدیدار می شود، تولید می کند رنگین کمان اصلی (تصویر 3).
گاهی اوقات می توانید رنگین کمان دوم، رنگین کمان ثانویه را در بالای رنگین کمان مشاهده کنید که به عنوان رنگین کمان اصلی نیز شناخته می شود (شکل 1). رنگین کمان ثانویه با زاویه حدود 52 درجه مشاهده می شود.
آ رنگین کمان ثانویه به این دلیل ایجاد می شود که بخش کوچکی از تابش بلافاصله پس از انعکاس ظاهر نمی شود، اما برای بار دوم منعکس می شود و تنها پس از انکسار قطره را ترک می کند. این تشعشع که دو بار منعکس می شود، دومین قوس ضعیف تر، یعنی رنگین کمان ثانویه را ایجاد می کند. توالی رنگ در مقایسه با رنگین کمان اصلی معکوس است زیرا بازتاب دوم ترتیب را معکوس می کند. این روند را می توان ادامه داد، زیرا بارها و بارها بخش کوچکی از تابش منعکس می شود، در حالی که بقیه فرار می کنند. به این ترتیب، رنگینکمانهای تضعیفتر و بیشتر میتوانند در واقع ایجاد شوند. با این حال، قوس سوم در حال حاضر آنقدر کم است که نمی توان آن را با چشم غیر مسلح دید.
ریاضیدان و ستاره شناس بریتانیایی جورج ایری (1801-1892) نظریه اصلاح شده رنگین کمان را ارائه کرد، زیرا رویکرد دکارت نمی تواند توضیح دهد که چرا رنگین کمان ها گاهی شدیدتر، گاهی کم نورتر، گاهی گسترده تر، گاهی باریکتر، گاهی واضح تر و گاهی تارتر هستند. در حالی که مدل از دکارت بر اساس نوری پرتوی خالص، AIRY همچنین به ماهیت موجی نور میپردازد. او ابتدا دسته ای از پرتوهای موازی را در نظر می گیرد که روی قطره می افتند که پس از شکست، بازتاب و شکست دوباره قطره را ترک می کنند. از آنجایی که پرتوها در ارتفاعهای مختلف به قطره برخورد میکنند، هر یک از این پرتوها پس از خروج، مسافت متفاوتی را طی کردهاند و بین موجها اختلاف مسیر وجود دارد، بنابراین تاجهای موج به سمت یکدیگر جابهجا میشوند.